تنها نشستـﮧ ام...

چای می نـوشم، و {بغض} می کـنم !

هیچکــس مرا بـه {یاב} نمی آورב

این همـه آבم، روی {کهکشان} بـه ایـن بزرگی !

و مـــن ...

حتی {آرزوی} یـــــکی هم نبـوבم ...
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/03/31 - 15:38
پیوست عکس:
5.PNG